دیوونگی داره دیوونم میکنه!

+ ۱۳۹۹/۷/۱۹ | ۱۳:۱۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

من به معنی واقعی کلمه دارم دیوونه میشم : )

+ ۱۳۹۹/۷/۱۸ | ۲۰:۴۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

چخبر از شما؟

حال و احوالتون خوبه؟ رو به راهین؟

توصیه مهم🚶🏼‍♀️

+ ۱۳۹۹/۷/۱۷ | ۲۰:۱۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

شما مثل من کور نباشید.

و کل پیامایی که میاد براتون تو چت رو بخونید و از خوندنشون مطمئن بشید.

که بعدا ب.... نرید.

+نپرسید نمیگم😐

Miss A.Gh3

+ ۱۳۹۹/۷/۱۵ | ۱۸:۵۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب امشب تولدشه.

اگه بود خیلی کارا میکردم .. خیلی اتفاقا میوفتاد.

درست مثل دو سه سال گذشته..

ولی خب امشب باید به یه تبریک دوستانه و معمولی کفایت کنم:)

ببین دلتنگی که شاخ و دم نداره...

دلم پر میکشه هنوزم‌ واسه تک تک خاطره ها و لحظات خوبمون.

ولی خب غصه خوردن واسه جای خالی آدمی که رفته اشتباه محضه.

وقتی یکی نخواد بمونه ، دیگه نمیشه نگهش داشت.

چه با زور چ هرچی.

اونی که خودش بمونه قشنگه.

این دو سه بار آخری که باهم حرف زدیم ، واقعا هیچ حسی نداشتم ولی خب بهرحال خواهرم بود دیگه.. ۴ ، ۵ سالی تو همه ی لحظاتم بود.

حتی همین الانم باهاش تو گپ حرف میزنم.

با رفتنش خیلی یهو بزرگ شدم..

بهرحال.. تولدش مبارک ، امیدوارم بهترینا براش رقم بخوره💖

+طاقت نیوردم و اینستا براش استوری گذاشتم🙂

نداره ولی بچها میرسونن بهش :))

اگه خسته شدین بگین که بزنم ثبت موقت😬

+ ۱۳۹۹/۷/۱۵ | ۱۲:۱۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

یکی بیاد منو از برق بکشه😐😂

روزی سهه چهارتااا پست؟🤐

چقدر شماها گلین که چیزی بهم نمیگین که هی ستارم روشن میشه براتون😁😍❤

خب آخه دلم نمیاد نگم براتون:(

اگرم همون لحظه نگم ، میپره از ذهنم کلا یادم میره:(

+این قضیه که همه پست هام دیده میشن و کامنت میذارین براشون ، حقیقتا برام خیلی با ارزشه🤗💞

حتی اگه یه لبخند ساده بزنید با پستها ، کافیه واسه اینکه بدونم براتون مفید بوده و وقتتون الکی تلف نشده❤

یادت باشه!

+ ۱۳۹۹/۷/۱۴ | ۲۱:۵۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

‏می‌دونی کودک درون بره ، گوژپشت نوتردام درون برگرده یعنی چی؟

پس نذار اتفاق بیوفته برات!

دلشوره های نحس!

+ ۱۳۹۹/۷/۱۴ | ۱۵:۰۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

چرررا بعد از دلشوره هام اتفاقای بد میوفته آخههه

یبار مامان بزرگ دوست مجازی فوت میشه

یبار رفیقم با رلش کات میکنه

یبار دایی مامانم فوت میشه

یبار قلب دوست مجازی درد میگیره

یبار دعوام میشه با رفیقام و کات میکنم

یبارم مثل دیشب همسایه کوچه پایینی فوت میکنه!

چ وضعشههههههههههههه

دلشوره های گهم چرا تمومی نداررررنننننننن

دوباره از صب داره شور میزنه خبرش

خدا بخیر کنه😭😭😭

یه فاتحه لطف کنین واسه سه تا عزیزی که نام بردم ممنونتون میشم🖤🖤

کلاسای مجازی و....😂

+ ۱۳۹۹/۷/۱۴ | ۱۲:۱۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

عاقا بذارین یکم از کلاسای مجازی بگم براتون😂

حقیقتا وقتایی که دبیرا میکروفونم رو وصل میکنن برا پرسش های کلاسی ، اصلا حس نمیکنم که مثلا الان دبیره پشت خط ، یکم جمع کن خودتو😐

خیلی خودمونی و صمیمی گرم میگیرم باهاشون.

یهو یه مطلبیو اشتباه میگم ، بعد میگم آخخخخ یادددمم رفتتت ببخشید. الان این میشه دیگه؟

یا مثلا خیلی وقتا چرت گوییم گل میکنه😂

مثلا دیروز سر کلاس شیمی ، بحث شد سر غذای کشور های مختلف ، تو قسمت پیامای اسکای روم داشتیم حرف میزدیم ما.

بحثو کشوندیم به اینکه چینیا آدم خوارن و رژیم غذایی و حتی بچه ی دبیرمونD:

هرچی بچه ی دبیر شیمی آرومه و صداش درنمیاد ، بچه ی دبیر حسابان جبران کرده:|

ما سر کلاس حسابان عملا صدای شبکه پویا رو بیشتر از صدای معلم داریم-_-

حالا اینا هیچی

بذارین از سوتی امروز بگم براتون🤣

سر کلاس عربی بودیم و قسمت حل تمارین ، منو صدا کرد و گفت که میکروفون وصل کنم.

منم اون لحظه اومده بودم وب و چن دقیقه ای حواسم پرت شد ، خلاصه که با کلی ضایع بازی وصل کردم😂

سوالش یه عملیات ریاضی بود که معنیش کردم ۶۵ منهای ۲۳ میشه جواب : ۴۳

بعد که اینا رو گفتم ، دبیر جان عرض کردن که نسترن خیلی بده تو کنکور همچین سوالایی رو غلط بزنین نه؟ شما رشتتونم ریاضیه و الان قشنگم معنی کردی کامل.

گفتم بله بله خانم خیلی واقعا اذیت میکنه(با خنده)

بعد گفت پس جواب شد چه عددی؟ منم دوباره گفتم ۴۳.

دوباره همون جمله های بالا رو گفت.

دوباره ازم پرسید.

و دوباره جواب دادم ۴۳😐💔

بعد با خنده گفت نسترن یه لحظه نگاه کن قسمت پیاما رو😐😂

و من دیدم که بعلههه .. از اونجایی که حواسم پرت بود ، با استرس معنی کردم و سر تفریق کردن گیج بازی درآوردم و بجای ۴۲ گفتم ۴۳

و جالبه که خیلیم اصرار داشتم به صحیح بودنش😂🤦‍♀️

خلاصه که گفتم عههه خانووم ۴۲ بوود ای وای🤦‍♀️😂😂

و هم من هم دبیر جان خندیدیم😂

بعدم گفتن که حواستو جمع کن و میکروفون رو قطع کردن تا بیشتر سوتی ندادم🚶🏼‍♀️😂

داشتم امروز به سپیده میگفتم اتفاقا ، که حس میکنم میزان راحتی من با دبیرا ، دقیقا همون میزانیه که لباس خونگی احساس راحتی میده به آدم😂

خیلی ریلکس و معمولی میرم بالا میرینم و برمیگردم😑😂💔

(با عرض پوزش البته😬)

یه ماجرا هم بود سر کلاس فیزیک چند روز پیش یادم باشه تعریف کنم براتون😁

قدیما راست میگفتنا! سحرخیز باش تا کامروا شوی!😀

+ ۱۳۹۹/۷/۱۴ | ۰۷:۲۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

صبح دوشنبه ی قشنگتون بخیر رفقآ 🤗

روزایی که نصفه شب پا میشم ، این موقع ها انرژی و حال خوبی دارم و دلم میخواد باهاتون به اشتراک بذارم^_^

اینم موزیک امروز :)

هر چند قدیمی اما پر از حس خوب*-*

تو رو تنها نمیذارم - اندی






الو الو ، الو الو! جون جفتمون نرو!

+ ۱۳۹۹/۷/۱۳ | ۱۹:۰۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خببب خببببب خبببببب

بیاین بگین اگه یه روز ببینمتون چی بهتون بگم😑😂

خودم هرچی فک کردم چیزی به ذهنم نرسید واقعا😂

راستیی میدونین که من حرف زدن باهاتون رو خیلی دوس دارم؟^_^

کامنت که میدین چشام ♡_♡ این شکلی میشن:)))))


پ.ن: عنوان از موزیک "الو الو-یاسر محمودی" که معمولا وقتی حوصلم سر میره تو مغزم پلی میشه:!

پ.ن۲: مرسی از فاطمه و امیر+ که دعوتم کردن به چالش:)🎀

رفتار بچگانه

+ ۱۳۹۹/۷/۱۳ | ۱۳:۴۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

هیچوقتِ هیچوقتِ هیچوقت فکر نمیکردم روزی برسه که رفتارم تا این حد بچگونه بشه که عمل رو با عکس العمل مشابه ، جواب بدم!

و از این بابت متاسفم واسه خودم.

یار مهربان!

+ ۱۳۹۹/۷/۱۳ | ۰۹:۵۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

میخوام  کتابِ با ارزش خوندن رو شروع کنم..

خیلی وقته کتاب نگرفتم دستم!

میشه چندتا بهم معرفی کنین؟:)

کتابایی که باعث بشن ذهنمون باز بشه..

بردییییممممم

+ ۱۳۹۹/۷/۱۲ | ۲۱:۲۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

تبرررریکککککک به همههههههه

😍😍😍😍😍🎉🎉🎉🎉

قالب جدید

+ ۱۳۹۹/۷/۱۲ | ۱۲:۰۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

کرم قالب گرفتم D:

دست نویسنده آشنا درد نکنه که انقدر قالباش خوبه آدم نمیدونه کدومو انتخاب کنه*----*

این یکی باشه یه مدت به یاد بلاگفای ذلیل مرده :d

صبح بخیرررر ایررااانی جااان🤓

+ ۱۳۹۹/۷/۱۲ | ۰۶:۲۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

چرا من هرچی تمرین حل میکنم و میخونم ، باز مسئله های جدید تازگی دارن:||||

چ وضعشه عاقا عه😐😂

ولی حس میکنم فیزیکو دوست دارم و قشنگه^___^

راستی اول هفته ی قشنگتون بخیرررر😍❤

اینم موزیک جدید دنیا برای گرفتن یه حال خوب ، تقدیم بهتوون🤗


زندگیم - دنیا 





لبخند امشب(:

+ ۱۳۹۹/۷/۱۱ | ۱۹:۳۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

اینم لبخند امشب من:)

وسط این همه مشکل ، به طرز عجیبی ذوق کردم با این ویس و حالم خوب شد :))

ویس مال پسرخاله ی ۴ سالم ، محمدصالحه(:

دریافت

بلاگفا برگشت

+ ۱۳۹۹/۷/۱۰ | ۲۲:۵۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

بدون شرح:)

+ ۱۳۹۹/۷/۱۰ | ۲۱:۱۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

دارم به این فکر میکنم که وقتی امروز شنیدم دلار شد ۳۰۰۰۰ تومن و نابود شدن آیندم رو به چشم دیدم ، پدری که سال هاست داره تلاش میکنه واسه بهتر شدن زندگی ، هر روز که این خبرا رو میشنوه چی به سرش میاد؟

دردناک ترین قسمت هر شب هم میتونه اخبار دروغ ۲۰:۳۰ باشه:)

کِی همه ی مسئولین ما انقدر باشعور و فهم بودن و کِی همه چیز انقدر گل و بلبل شد که ما خبر نداریم؟ :)

اندر احوالات بلاگفا

+ ۱۳۹۹/۷/۹ | ۲۰:۰۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
سلام
دهن اقای شیرازی و بلاگفاش سرویس
خداحافظ
🖐

بعنوان یه کوچیکتر از خودت میگم که یادت بمونه رفیق!

+ ۱۳۹۹/۷/۸ | ۱۴:۳۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

با همدیگه مهربون باشین.. کینه به دل نگیرین..

حتی اگه کسی با شما بد بود و بد کرد ، شما خوب باشین.

خودتون بعدا تاثیرش رو توی زندگیتون و روی روح و روانتون میبینین.

وقتی از کسی کینه به دل میگیرین ، باعث میشین خودتون عذاب ببینین.

ببخشید و فراموش کنید..

هر اتفاقی که افتاد و هرچی که شد فرقی نمیکنه.

مهم اینه که روح شما ، قلب شما با کینه سیاه و کثیف نشه.

اینا رو از من به یادگار داشته باشین گوشه ی ذهنتون..❣

خیلی شبیهشون بود...

+ ۱۳۹۹/۷/۷ | ۲۳:۵۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

دیروز که رفتیم درمانگاه ، یه پیرمرده با پسر و دخترش اومده بودن ، حدودا ۷۰ ، ۸۰ سالش بود.

اومد دقیقا روبروی من نشست ، منم حالم خیلی بد بود ، جدای نفس تنگیم ، هی سرفه میکردم.

ترسیدم حالش بدتر از اینی که هست بشه ، پا شدم جام رو عوض کردم و دو سه متر دور تر ازش نشستم...

یادم به بابا بزرگای مامان و بابام افتاده بود که خیلی دوسشون داشتم و یکیشون رو همین تازگی از دست دادم و اون یکی رو حدود ۸ سال پیش...

حس کردم نمیخوام که چیزیش بشه و خدایی نکرده بمیره...

پسرش میگفت تو راه سه بار افتاده..

کاش زنده بمونه و حالش خوب بشه...‌💔😢

بلاگفا خره:|

+ ۱۳۹۹/۷/۷ | ۱۱:۲۸ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

بلاگفا باز دوباره از صبح باز نمیشه

خدا بخیر کنه تغییرات جدید رو:|


+چرا آقای شیرازیِ.....:/ درخواست رفع فیلتر رو به کتفش میگیره؟-_-

نکبت-_-

از این سوالای حاوی فیضولی:|۸

+ ۱۳۹۹/۷/۷ | ۰۰:۲۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

تا حالا شده با کسی دعواتون بشه که قبلا از آدمای خیلی نزدیک بهتون بوده؟

دعوایی که تموم حرمتها رو توش زیر پا بذاره و بذاری!

آخرش چی شده؟

تونستین ببخشینش؟

دوباره اون رابطه رو درست کردین؟

همه بگین لطفا!


+نمیدونم حکمتش چیه ولی دیشب به یاد یه بنده خدایی این پست رو زدم ، دیدم امروز حول و حوش ۱۲ اس ام اس داده:))

چقدر هماهنگ...

^_^

+ ۱۳۹۹/۷/۵ | ۲۲:۱۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب دوباره رفتیم دکتر پریشب و گفتن که کرونا هستش:)

میخوام از امشب ، اضافه تر یا کمتر شدن علائمم بنویسم بدونم چقدر طول میکشه بیماریم..

اگه فکر میکنین استرستونو زیاد میکنه ، نخونید❤


شب سوم:

سرفه ی زیاد ، یکم دل درد ، از بین رفتن ۹۰ درصد حس بویایی و ۴۰ ، ۵۰ درصد حس چشایی ، خستگی بیش از حد و یکم سخت شدن نفس کشیدن ، تموم شدن نسبی سردردای وحشتناکم ، علائم منه تا حالا :))


شب چهارم:

برای بار دوم اومدم دکتر ، فشارم ۸ رو ۴ بود:))

سی تی اسکنم نوشت ، گف اگه خیلی نفس کم آوردی برو بده

دوتا سرم و بتامتازون و دیفن هیدرامین و کدئین نوشت 

سرفه هام بیشتر شده ، نفس به سختی میکشم ، دل درد ناشی از مشکلات فنی دارم و حالم رو بدتر میکنه ، دست و پام میلرزه و حالم اصلا میزون نیست...

سوتی😂😂💃

+ ۱۳۹۹/۷/۵ | ۱۴:۰۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

یادمه یه بنده خدایی لقب خانوم سوتی ایران و حومه رو بمن داده بود..

و این لقب بهترین چیزیه که میشه باهاش منو توصیف کرد😂😂😂💔

این دو روز انقدر سوتیای داغون دادما😂😂

دیشب نشسته بودم کنار بابام ، گوشیم دستش بود داشت بسته اینترنت میخرید

بعدا که گوشیو ازش گرفتم فهمیدم که دوستان لطف کردن پیام فحش دادن و نوتیف اومده😂

این هیچی.

سامان هی نزدیک ما میشد که مریضیم ، آخر بابام گفت سامان جان بذار حالا اینا که زاییدیمو بزرگ کنیم ، فاصله بگیر دیگه.

من خاکبرسر ، مغزم بکار افتاد :)))

تصور کردم:))))

یهو قهقه ام رفت هوا😂😂

و بلند گفتم این چی بود تصور کردممم😂😂😂

بابام بنده خدا هم فقط تونست بخنده😂😂💔 چیزی نگفت دیگه😂💔

ینی من ماجراها دارم با بابام :)))))😂

شمام اگه سوتی باحال دارین بگین:))

راستی منحرف بدبخت هم خودتونید😂😂💔


عیدی!

+ ۱۳۹۹/۷/۵ | ۰۳:۰۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

یهو یاد پرسشنامه ای افتادم که دم عید دادم بعضی از رفقآ بصورت ناشناس پر کردنش..

و الان که از نیمه ی سال گذشتیم ، نتونستم عیدی اون دوستی رو بدم که ازم سلامتی خواسته بود.

و حتی نمیدونم کی بود اون یه نفر.. که ببینم خودش تونسته عیدیشو بده بهم؟:)

اینم شانس مایه!

-نصفه شبی به چ چیزایی فکر میکنی دختر! بیا برو بخواب صبح کلاس داری!

شب شده پر ستاره چشمک بزن دوباره✨💫

+ ۱۳۹۹/۷/۴ | ۰۳:۵۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
به حدی ذهنم شلوغه که بیستا جمله با موضوعات مختلف تایپ کردم و بلافاصله پاک!
آخه دختر کی ۴ صبح یهو هوس نوشتن میکنه؟:)
اصلا کدوم آدم عاقلی تا این موقع بیدار میمونه؟:| :))
ولی خودمونیما.. سکوت و آرامشی که شب داره ، هیچ چیز و هیچکسی نداره:)✨💫
کاش الان که دارم این متنو مینویسم ، ضمیر ناخودآگاهتون حسش کنه و یه خواب خوشگل براتون پلی کنه ببینین:)❤

باهم بشنویم*-*

+ ۱۳۹۹/۷/۲ | ۲۰:۱۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

آقا چه معنی داره اصن آلبوم جدیدی که ستین داده (پاییزی) انقدر قشنگ باشه؟ :))))

این دوتا آهنگش مخصوصا خیلی خوب بودن*-*

پیشنهاد شدید واسه گوش کردن :))

+نظرتونم بگین وقتی شنیدین:)

++به شخصه متن موزیک برام مهم تر از ریتم و یا صدای خوانندست ، شما چطور؟ :)

چه میشد:





رامسر نَم دار:





😐💔

+ ۱۳۹۹/۷/۱ | ۱۷:۱۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

هر پستی که میذارید قبلش فکر کنید😐

کاری که من هیچوقت نکردم😐😐💔

+امیدوارم دلی رو نشکسته باشم....


+با عرض معذرت پرسیدن هر سوالی در این باره = بلاک🤝🌻

ایشالا که آخرین پاییز خوبی باشی برامون... + یه موزیک قشنگ

+ ۱۳۹۹/۷/۱ | ۱۰:۰۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

همیشه از پاییز بدم اومده ، این دو سال اخیر بیشتر!

ولی بهرحال.. پاییزتون مبارک :)💛🍂


اینم موزیک جدید امو بند - توو دلی







خاطرات یک عدد الکی شاد!
about us

انقدر از بیان تعریف شنیدیم که ما نیز آمدیم!
-صاحب این وبلاگ اعصاب سالمی ندارد ، جهت درگیری هرچه کمتر حد خود را رعایت کنید.
آرشیو یک سال و اندی فعالیت در بلاگفا : nasiiiam.blogfa.com