امروز چی شد!
سلام نسترن :))
راه گم کردم D:
کم سعادتی از کیه الان؟ D:
وای مدرسه ی شما چه باحاله.کادر مدرسه ی ما فقط متشکل از مدیر و آقای آبدارچیه.یه آقای آبدارچی بامزه با دمپایی نیکتا های صورتی و پیراهن سبزآبی.
بعضی وقتا کیک و شیرین عسل میدن.بخاری ها رو هم با التماس ها و جیغ های من وسطای آذر روشن کردن.هنوز نتونستم همه ی همه ی دلگیری هایی که از مدرسه مون دارم رو بیرون بریزم و یه دل سیر گریه کنم.
از مدیرمون متنفرم.
ولی اون معلممون که وقتی من بعد از شش سال 19 و 20 گرفتن امتحانا ،یه امتحانمو 6 گرفتم و اون خطاب به بچه ها منو مثال زد و گفت امیدوار باشید که می تونید ازش جلو بزنید رو دوست دارم.تازه معلم فیزیکمون که شک دارم چیزی از فیزیک یادش مونده باشه و همه ی درس دادناش از روی کتاب میکرو گاج چاپ دو سه سال پیشه و معلم ریاضی مون که هر یه سوالی که حل میکنه میبینیم جوابش اشتباهه رو هم دوست دارم.
خیلی سخت و دردناکه که معلمات عین ربات باشن.رباتایی که انگار کوک شون کردن و نمی تونن کارای دیگه ای بکنن.معلمایی که فک میکنن با چادر سرکردناشون حلال و حرومو رعایت میکنن ولی با این وضع درس دادنشون و رفتارهای مزخرف شون لگد میزنن به خیالاتشون.
داداشم فک میکنه من خیلی دارم درس می خونم و با بهترین کتاب تست ها .ولی نمی دونم چه جوابی می تونم واسش داشته باشم.باید از الان یه متن توجیه بلند بالا واسه ی دو سه ماه دیگه تهیه کنم و بکوبمش به دیوار.
امیدوارم تو غصه نخوری و موفق بشی :)))))))))
آرزو میکنم واست :)
ماچ ماچ.خداحافظ
:))
آلاء رو خودمم دنبال می کنم. و راجبه تلگرام فک نکنم بشه.آخه میدونی من برم تو تلگرام ،هرجاییش میرم جز اونجایی که باید.
ولی حالا لینکشو داشته باشم ضرر نداره.
نه من فقط میخوام یه بار همشونو گریه کنم بریزم بیرون .بعد از اون دیگه غصه نمیخورم.
مرسییییی.حتما :)
×ــ× :)))
زندگی رو زیادی سخت میگیری :)
متشنج زندگی نکن،آرامش داشته باش