این ۳ تا امتحان باقی مونده بخیر بگذرن عالی می‌شه.

کوشته شدیم این دو هفته بخدا.


+هرچی میرم جلوتر استرسم بیشتر می‌شه واسه همه‌چی.

واقعا حس می‌کنم دارم پودر می‌شم از استرس آینده.

تنها پوئن مثبت روزام اینه که اینقدر بیرونم و با دوستام و وقتی پام می‌رسه خونه جنازه‌ام که وقت اورثینک ندارم.

همین.


+یه دوره‌ی کافی شاپ ثبت نام کردم. جلسه اولش انواع قهوه بود، دومش نوشیدنیه و سومیش دسر.

با اینکه بابا نمیذاره بعنوان باریستا بخوام کار کنم و میگه حتما تو رشته ی خودم، اما بازم نمی‌تونم منکر این بشم که عاشق یاد گرفتن این چیزام و یادشون میگیرم.

از کیک خیسام هم یه بار درست کردم بردم دانشگاه واسه اکیپمون. :))

یه بارم وقتی با دخترای دانشگاه رفتیم پارک بانوان بردم براشون و عاشقش شدن.


+اینکه اکیپمون هنوز سالمه و کسی از بچه‌ها باهم وارد رابطه نشدن، یکی از عجایبه.

تو دانشگاه ما که همه کاپلن(حالا یا داخل دانشگاه، یا خارج)، بجز اکیپ ما.😂


+فردا امتحان جبر خطی دارم، پس فردا علم مواد، چهارشنبه هم ریاضی۲.

اگه پاس نشم واقعا زشته. خیلی زشته. خیلی خیلی زشته.

دعا کنید میان‌ترما رو خوب بدم.🥹 ماچ و فعلااا.