یکمی زیادی حرف🥂

+ ۱۴۰۰/۱/۲۳ | ۲۳:۴۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
صفحه ی ارسال مطلب بیان ، اینجوری شده برام که خوشحال باشم ، اولین جاییه که توش ثبت میشه و ناراحتم باشم بازم اولینه.
و خب فی البداهه شروع میکنم به تایپ و نه با قصد و برنامه ریزی قبلی؛
واسه همینم خیلی چیزا رو زود پیش نویس میکنم..

حالم خوبه ، درسام رو با جدیت بیشتری نسبت به قبل دنبال میکنم ولی تمرکزم بشدت اومده پایین.
طبق معمول با هندسه مشکلم حل نشده ، حتی با وجود تغییر نگرشم نسبت به دبیرش!
آمار اما بهتره ، مخصوصا که به فصل هایی رسیدیم که اکثرا تئوریه و مشکل اصای من توی فصل گزاره هاست.
حسابان پیشرفت خیلی خوبی داشتم و راضی ام.
شیمی و فیزیک رو هم بیشتر پیگیری میکنم و خب از دو ماه دیگه رسماً کنکوری ۱۴۰۱ محسوب میشم!
از درس که بگذریم..
دوماه آینده اسباب کشی داریم و اگه بگم خوشحالم ، دروغ نگفتم.
روز های بهاریم داره به سرعت میگذره و از این بابت هم خوشحالم؛ هرچی زودتر این یکسال و خرده ای بگذره ، به نفع من..
این یکی دو هفته به قدری خبر مرگ شنیدم که دیگه نمیدونم چی بگم..
فکر میکردم برای بار دوم یا شاید هم سوم(!) به کرونا مبتلا شدم ولی خب هنوز علائم خاصی ندارم..
چند وقته که گپ های دوستانه ی واتس اپ رو میوت کردم و واقعا آرامش میده این سکوت!
حضورم توی توییتر چند روزیه که کمتر شده.
اینستا هم که کلا روزی ۵ مین هم نمیرم..
وب هم که شاهدید کم پست میذارم و دیر به دیر..
و در کل یک مرحله ی انزوای مجازی رو میگذرونم..
امیدوارم همین روند رو به صورت صعودی پیش برم و ترمز نکنم.. که چوب خطام واقعا پر شده.
دختر خاله ام ، بارانا کوچولو ، تقریبا دو روز در هفته رو میاد اینجا و یه جورایی تجدید قوا حساب میشه واسه ی هممون..
زلزله خانوم نیم ساعت تو خونه بیاد ، کل خونه رو میریزه بهم تنهایی :))

و دیگه همین.. خیلی حرف زدم ، شرمنده
یجورایی جبران پستای نذاشته ام بود :))

برای حسن ختام هم اجازه بدید به موزیک جدیدی دعوتتون کنم که توی سریال ملکه ی گدایان ، خونده میشه..

اشکام آبرومه - محمدرضا غفاری





ببین چقدر منتظر موندیم!؟

+ ۱۴۰۰/۱/۲۱ | ۱۰:۰۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

ببین چقدر منتظر موندیم!؟ 

منتظر موندیم برف بیاد، آسانسور بیاد، پیش بیاد، آژانس بیاد، خواستگار بیاد، جوش بیاد، به دنیا بیاد، خوشش بیاد!خوشش بیاد ازمون! منتظر موندیم دانلود شه، شب شه، حاضر شه، پاییز شه، نرم شه، یازده شه، خشک شه، سرخ شه، پیدا شه!

منتظر موندیم ببینه، بشنوه، بخنده، برسه، بگه، بفهمه، بیاد!

بیاد بمونه! بره! بره گم شه!

منتظر موندیم یخ بزنه، زنگ بزنه، داد بزنه، صدا بزنه، شکوفه بزنه، در بزنه، پیانو بزنه، حرف بزنه!

حرف بزنه بگه چه مرگشه!؟

ببین چقدر منتظر موندیم!؟

نکنه بگیم"کدوم غذا زودتر از بقیه حاضر میشه!؟همونو بدین!"

نکنه زندگیمون بشه کلکسیون چیزای زودتر!؟ نکنه دیگه حال نداشته باشیم منتظر بمونیم!؟ 

نکنه دیگه برامون مهم نباشه!؟ هی سوپ قارچ بخوریم و سالاد فصل!؟
👤ناپیرو

اندر احوالات کلاس ادبیات امروز!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۸ | ۱۷:۵۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب بذارین از امروز بگم براتون

بعد از سه زنگ پشت سر هم اختصاصی ( به ترتیب شیمی ، فیزیک ، حسابان ) نوبت به زنگ ادبیات رسید!

قرار بود که درس طوقی رو دبیرمون از کل کلاس بپرسن.

و خب شروع کردن..

۴ ، ۵ نفر رو صدا زدن و میکروفونشون رو وصل کردن بعد از اونا ، یکی از بچهای کلاس رو صدا کردن که جلسه ی پیش میکروفونش رو وصل نکرد.

اوشون همون جلسه ی قبل گفته بود که داوطلب میشم حتما.

و دبیرمون این رو بهش گفت و گفت که باید ازش بپرسن.

وقتی میکروفون وصل شد و شروع کرد به صحبت ، هممون تعجب کردیم!

آره ، صدا صدای خودش نبود.

اصلا صدای یکی از بچهای کلاس/مدرسه هم نبود.

اکیپ مقابلشون که یجورایی باهاشون لج و لجبازی دارن وایسادن به تیکه انداختن..

و بنظرتون ری اکشن دبیر چی بود؟!

هیچی!

حتی یه کلمه هم به روی کسی نیاورد.

و جالبه ، رفیقای اون همکلاسی حتی اومدن طرفداری و دعوا :))

نه تو گروه دوستانه یا پیوی ها!

نه؛ دقیقا جلوی خود معلم :)

بعد از اون ، خب همگی با جَوّ کلاسای ادبیات آشنا هستین و حتما میدونین که اکثر دبیرای ادبیات بینش شوخی زیاد میکنن؛

این دبیر ما هم شوخی کرد و بچها گیر دادن برای ویدیوکال ، که خب قبول نمیکرد.

بینش بچه ها هی تیکه مینداختن و سعی داشتن که کار بدِ اون اکیپ رو بولد کنن.

همینجوری در حال اصرار برای ویدیوکال بودن که منم گفتم خانوم بیاین دیگه :(

ایشونم گفتن فلانی آهنگ گذاشتی برقصی به منم میگی بیاین دیگه؟

اینجا کلاسه یا عروسی؟😂

سپیده هم که میخواست به در بگه دیوار بشنوه ، گفت خانم فلانی(من ینی) کلا مسئول بساط لهو و لعبه😂💔

منم ریپ زدم که آره کلا عامل فساد کلاسم=)

چون از این بحثا و این مدل شوخیا زیاد پیش میومد تو کلاس ، من برام چیز عادی ای بود و کلا از هفت عالم بیخبر بودم😂

بعدا که اومدیم تو گروه خودمون ، سپیده تعریف کرد که آره ، همش تیکه و کنایه بوده

و منم ناخواسته صاف زده بودم تو هدف ÷)

خلاصه کههه نتیجه اخلاقی پست شد ، از این کارای بد نکنین ، یهو کل بچهای کلاس همه بچهای خوبی میشن و لوتون میدن :))

+نکته! این اکیپ واقعا حقشون بود ، چون دیگه شور پیچوندن و تقلب و همه چیو درآورده بودن :!

سی سال بعد!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۷ | ۲۰:۱۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

طی مشکلات یهویی واتس اپ که خب خیلی بعید هم نیستند؛ داشتم پیام تایپ میکردم که یِـهو (با لحن ابوطالب حسینی بخونیدش) وقتی ارسال شد ، تاریخ زد ۲۱ نوامبر ۲۰۵۱ !

یعنی سی سال رفت جلو'-'

و من یه لحظه به این فکر کردم که یعنی سی سال بعد هم همینجوری که کتابام رو تخت پهنه ( بعله از روی میز و زمین درس خوندن فراریم ) ، دارم چت میکنم؟

وای بر من خب:|♡

۳۰ سال بعد خودتونو تو چ جایگاهی میبینین واقعا؟

مدت زمان خیلی زیادیه💔

حرف بزنیم؟

+ ۱۴۰۰/۱/۱۵ | ۲۲:۴۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

دیگه چ خبر؟

خوش میگذره؟

اولین هفته ی کاری سال جدید چطوره؟

اینم اضافه کنم که حتما میدونید در واقع شروع قرن بعد ، میشه سال ۱۴۰۱ !

:))

باهوشا بیاین که کارتون دارممم!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۰ | ۰۱:۰۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

با این تست هوش ، همرو سرویس کردم ، شما هم بفرمایید اگر ادعای هوش دارید بسم الله!

۹۶ درسته یا ۴۰؟ چرا؟

همینجوری..‌!

+ ۱۴۰۰/۱/۶ | ۲۲:۰۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

شبیــهِ ســایــه ت میـ...ـشم : )


آنیتا - بد عادت






مستقل یا همه تو دل هم؟

+ ۱۴۰۰/۱/۵ | ۱۳:۲۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
من عاشق خونه هاییم که همه باهم زندگی میکنن و پدربزرگ خانواده میشه رئیس=))
اصلا یه حس باحالیه
ولی خب از طرفی هم مستقل باشه آدم ، واسه خودش راحت تره..
ولی کاش مستقل نکنن ، اون مدلی قشنگ تره :)))
اخه برا زندگی دائم نیست که!
نهایت خیلی بخواد طولانی بشه ، یک ماهه..

عید همگی مبارک♥️

+ ۱۳۹۹/۱۲/۳۰ | ۱۳:۰۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
این دو سال اخیر ، شاید روزای خیلی خوبی رو نگذروندیم...
امیدوارم ۱۴۰۰ که انقدرم خوشگله عددش ، سالشم مثل خودش قشنگ باشه و به دل هممون بشینه :))
بهارتون مبارررک قشنگآ❤
یه سالِ پر از لبخندِ به یاد موندنی آرزومه ، واسه ی یَک یَکتونD;
مراقب خودتون باشید و کنار خوشگذرونیای عید ، بهداشت یادتون نره🧴🧼

آخرین پست ۹۹ !

+ ۱۳۹۹/۱۲/۲۸ | ۲۱:۳۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

فکر کنم برای حسن ختام مناسب باشه! :))


مـن هــ🌫ـوای ابــ⛅️ـری ام 

جــ✨ـانـــا تــ♡ـو بــ🌧ـاران مـنـ☔️ـی


فاضل دریس - بی تو هرگز






-اجازه بدین توجهتونو به پیوند های روزانه هم جلب کنم😁



نُه لَبخَندِ نَوَدُ و نُهی :))

+ ۱۳۹۹/۱۲/۲۵ | ۲۰:۲۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
بعد یمدت یه چالش به دلم نشست :*)
نُه تا لبخندی که یادم میاد...

1.تبریک عیدِ من و جسی که همزمان شد*-*
2.چتای پنج صبحی با مبینا که تو ماه رمضون بود و کللی میخندیدیمD:
3.تولدای مجازی ای که گرفتیم^_^
4.لایوای سید جلال (:::
5.فهمیدن معنیِ اسمِ ترکیِ گل نسترن😒😂
6.صمیمی تر شدنم با مهتاب♥️
7.آشنایی با 🌹🐄👅 و خواصش...XD
8.چندتا ایسگا گیری زیبا که خیلی روحمونو شاد کرد#_#
9.رفع فیلترینگ وبلاگ بروبچ باشگاه دیدگاه :-)

سر هرکدوم از اینا همون موقعا انقدر خندیدم که دل درد گرفتم ...🤣
خب الان که دارم فکر میکنم بیشتر بود لبخندا.. =)
سعی کردم خوباشو بنویسم..
شمام شرکت کنین باحاله*-*

به رسم هر سال حلالیت میخوام ازتون..❤

+ ۱۳۹۹/۱۲/۲۱ | ۱۷:۱۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
۹ روز مونده به سال تحویل و عید....
میدونم اگه ناراحتتون کردم ، با یه ببخشیدِ ساده جبران نمیشه..
ولی خب :)
خوبی ، بدی دیدین حلالم کنین :")
با وجود این کرونا دیگه واقعا آدم از فردای خودشم خبر نداره💔

چوب جادو

+ ۱۳۹۹/۱۲/۱۹ | ۲۳:۵۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

کاش یه چوب جادو داشتم هرکدومتون که حالتون بد بود ، اجی مجی میکردم که خوب بشین:(



احترام

+ ۱۳۹۹/۱۲/۱۷ | ۲۱:۵۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

میدونی؟ بحث ، بحثِ حفظ احترامه

بحثِ توهین نکردن به شعوره

وگرنه حتی ذره ای هم اهمیت نداشته و نداره واسم..!

صفر تا صد

+ ۱۳۹۹/۱۲/۱۲ | ۲۱:۲۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خودم دوسش داشتم ، گفتم شاید شمام بدتون نیاد :))

از قطعاتی که توی سریال ملکه گدایان خونده شده..


+‌خیلی وقتا انتخاب یه موزیک بر اساس متنشه ، این موزیک هم جزو اوناییه که متنش قوی تر از مهارت خوانندست.

محمدرضا غفاری - صفر تا صد





آمارگیر

+ ۱۳۹۹/۱۲/۱۲ | ۰۸:۱۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

فقط آمارگیر من اسکل شده و از دیروز ساعت 5 بازدید ثبت نکرده یا مال شمام مشکل داره؟:|

میگم مشکل داره چون خودمم سه چهار بار وبو باز کردم ولی بازدیدی نیوفتاد-_-

هفت خط بودن...!

+ ۱۳۹۹/۱۲/۱۱ | ۲۳:۳۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خیلی وقت ها گفتار و رفتارم باعث میشه همه فکر کنند خیلی هفت خطم!

اما توی عمل که میام ، هیچ پُخی نیستم : )

هفت خط بودن یه دل سنگی میخواد که خب.. ندارم :))

مشکل ارتباطی!

+ ۱۳۹۹/۱۲/۸ | ۲۳:۵۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

ما آدما توی ارتباط هامون باهم ، یه عالللمهه مشکل نداریم.

یدونه مشکل داریم که اگه حل بشه ، همه چی رواله...

ماها باید همدیگرو بفهمیم.. درک کنیم.. و این جزو سخت ترینهاست

لواشک!

+ ۱۳۹۹/۱۲/۷ | ۲۲:۰۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

شما وقتی معدتون خالیه ، دهن خودتونو با لواشک سرویس نکنید که حالا بعد از یه شام مفصل و دوتا شیرینی بازم سردرد ولتون نکنه💔

شما نسترن نباشید🤝

+وی آدم نخواهد شد و به محض دیدنِ دوباره ی لواشک ، دست و پای خویش را گم خواهد کرد....

++لطفا همیشه تو خونه گل گاوزبون داشته باشید

معجزست...

فرشته های سیبیلو روزتون مبارک:)) !

+ ۱۳۹۹/۱۲/۷ | ۱۳:۱۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
دیشب هر آهنگی که مناسبت پدر داشت رو گوش میکردم قطره قطره اشک میریختم:|
روز پدر رو به همه ی پدرایی که هستن و نیستن ، کسایی که قراره پدر بشن و کسایی که سایه شون بالای سر یه خانوادست.. حتی اگه پدر نیستن ، تبریک میگم❤
سایه تون مستـ♡ــدام♥️

Fact

+ ۱۳۹۹/۱۲/۶ | ۱۴:۵۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
Expressing and describing emotions is one of the most difficult things to do



آشپزی به سبک می💔😂🍝

+ ۱۳۹۹/۱۲/۵ | ۱۶:۵۸ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

نبودن امکان ویس داره باعث میشه بخوام جمع کنم برررم از وب

اینو بیخیال حالا

بعد یمدت نسبتا طولانی بعلت منزل نبودن خانواده دارم شام میپزم

خب دو سه باری ماکارونی درست کردم

ولی این دفعه هم دارم غذا درست میکنم 

هم چت میکنم

هم ویس میدم

هم غیبت میکنم

هم حرص میخورم

و هم آمار دوستان رو میگیرم ببینم کجان که نیستن🤣

ایشالا که امشبم خوب بشه و بخیر بگذره درست کردن این غذای عزیز😂💔

لازم بذکر است احتمالا این پست آپدیت میشود ، با ما همراه باشید😌❤


+خب بد نشد

فقط یککم کم نمکه

و یکمم چون ماکارانیش بیشتر از سسش بود ، کمرنگه🚶🏻‍♀️

دینی:!

+ ۱۳۹۹/۱۲/۳ | ۰۸:۳۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
On The Floor - Jennifer Lopez >>>>>>>>>>> تدریس دبیر دینی ساعت 7 صبح :|





بسم الله!

+ ۱۳۹۹/۱۲/۲ | ۰۴:۰۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

ساعت { ۲:۳۷ } با تشنگی شدید از خواب پریدم ، بعد از خوردن آب و چک کردن گوشی ، دیگه هر کاری کردم خوابم نبرد و الان { ساعت۴ } بالاخره تصمیم گرفتم بیام سر حسابان و آمار که بدجور استرسشون داشت اذیتم میکرد.

از همین روز اول میشه فهمید که هفته ی پرکاری در انتظارمونه..

پس بسم الله!


+هیچ وقت استرسام بی دلیل نبوده....

باشه پست ثابت که یادِ هَمَمون بمونه^___^

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۹ | ۱۷:۰۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

هر وقت غم کرد تو رو سردرگُمت ، کتونی تو بپوش 

هدفونتو بذار تو گوشِت و برو تو خیابون تا هرررجـا میتونی بُدو 

و به یه هدف بزرگ فکر‌ کن ! 

بگو من میخوام و خواستن توانستن است !


-راستی!

ماسک یادت نره :(

شاید موقت ، شایدم نه😭😍

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶ | ۲۱:۲۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

واییییی وایییییی وایییییییی

ذوق زده ترررینمممم😭😭😍😍

رفیقم بعد یکسال و خرده ای ، عشقِ لانگ دیستنسش رو دید😍😍😍😍

اونم تو روزی که هم تولدشه هم ولنتاین🥺🥺❤❤

وای ننهههه چقدرر خوشحالم براشوننن😭😍😍🥺🥺🥺

این دوتا انقدرررم قهر و دعوا داشتن این چند وقت که خدا میدونه🥺

یه جوری خوشحالم و چشمام داره برق میزنه که جرئت ندارم از اتاق برم بیرون😂😂

چون قطعااا مامانم میفهمه یه مرگیم هست😂

برای همتوووون از این خوشحالیا میخواممم🥺🥺❤❤❤

مقداری روزمره نویسی طور@_@

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶ | ۱۰:۳۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب بخاطر عوض شدن روحیه و از این حالت رخوت در اومدن ، بابا جان امر کردن که هر روز نیم ساعت تا یه ساعتی رو بریم پیاده روی!

خب این قضیه واقعا خوبه ، مخصوصا که داشتم دیگه مرزای چاقی رو رد می کردم:/

ولی این ماجرا زمانی بیخ پیدا میکنه که منطقه مون جزو مناطق قرمز کرونا باشه و ما از کرونامون خیلی وقت گذشته باشه و احتمال گرفتن مجددش زیاد باشه:/

بماند که هنوزم از اون کرونای یکماهه آثارش روم مونده ، چه از نظر تنفسی که سریع نفسم بند میاد و نمیتونم مثل قبل باشم؛

و چه از نظر تحصیلی که کلی عقب افتادم بخاطرش:/

خلاصه که خوبی بدی بود حلال کنید دوستان ، بوس بهتون:*


هوا هم که نگم دیگه:!

روزا داریم آبپز میشیم ، دم غروب تا صبح هم یخ میزنیم:!

خدا هم قربونش برم ، انگاری شوخیش گرفته باهامون ..


دیگه چی بگم براتون؟

حسابان هندسه و آمار ، سه تا درسی که درحال حاضر چالش های زیادی دارم باهاشون ، دارن کم کمَک میان بالا و این خوشاینده^_^


و اینکه اجازه بدید قبل از تموم کردنِ پست ، دعوتتون کنم به یه موزیک پر انرژی^__^


دلِ دیوونه - اکس بند





من باهات قهرم!

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۵ | ۱۳:۳۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

از بچگی بهمون میگفتن فلان کارو نکن.. خدا قهرش میگیره!

کفر نگو.. قهرش میگیره!

تو عالم بچگی میگفتیم خب نماز میخونیم بعد آشتی میکنه دیگه!

ولی خبر نداشتیم قهر سنگین تر از این حرفاست..

حتی همین الانم کمتر کسی میدونه قهر یعنی چی و توی زندگی عادیمون هم جدی نمیگیریمش..!

قهر "ترسناک ترین" اتفاقیه که میتونه رخ بده..

و من کِی فهمیدمش؟

همین امروز که داشتم این موزیک رو گوش میکردم..

میدونم اسمش بد در رفته.. ولی خب ، روزگار باهاش خوب تا نکرده که این شده:)

گوشش بدین.. خیلی قشنگه!


من باهات قهرم - امیر تتلو





تشکر از یه دوستِ همیشه همراه!

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۴ | ۱۳:۴۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

توی این مدت وب نویسیم ، خیلیا بودند که وب داشتند و دیگه به وبشون سر نزدند.

خیلیا هم بودند که وب داشتند و آپدیت هم بودند و به من سر نزدند.

خیلیا هم من بودم که بهشون سر نزدم.

ولی این وسط ، یه نفر بود که وب نداشت ولی از همون اوایل که بلاگر بودم باهام همراه بود تا همین الان.. حدود سه سال :)

خب نباید بنظرتون رویِ ماهِ این دخترو بوسید؟ :)❤

خواستم با این پست ازش تشکر کنم که هست.. این همه مدت کنارمه..

مرسی *مریم* جانم♥️

چند وقت بود که کامنت نداده بود و نگرانش بودم ، امروز میخواستم این پست رو بذارم که دیدم کامنت داده حلال زاده :))

جنس مخالف یا...؟!

+ ۱۳۹۹/۱۱/۲۳ | ۱۱:۲۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

جنس مخالف یا مکمل؟؟؟

یه عمر در گوشمون خوندن جنس مخالف ...

اما هیچ وقت نگفتند مخالف یعنی چی؟!

آیا واقعا زن و و مرد یعنی مخالف ؟!

مخالف نیستیم ... 

چون اگر مخالف بودیم

 هیچ موقع نیازمند وجود همدیگه نبودیم ...

هرگز از وجود هم به آرامش نمی رسیدیم...

ابداً نمیتونستیم هم رو دوست داشته باشیم...

هیچ مخالفی ، همدل و همراه نبوده و نخواهد بود ...

مخالف نیست ... 

مخالف یعنی دو قطب جدا از هم ...

کاش به کلماتمون بیشتر توجه میکردیم ...

ما مخالف نیستیم ...

 ما مکمل همدیگه ایم...یعنی:

کامل کننده آرامش و نیازمند یکدیگر ...

پس بهتر اینه که بگیم جنس مکمل...


موافق یا مخالف؟ و چرا؟

پیشنهاد دیگه ای بجز جنس مکمل هم داشتید ، بفرمایید :)

همچنین پست ایشون رو هم بخونید :)

(کلیک)

خاطرات یک عدد الکی شاد!
about us

انقدر از بیان تعریف شنیدیم که ما نیز آمدیم!
-صاحب این وبلاگ اعصاب سالمی ندارد ، جهت درگیری هرچه کمتر حد خود را رعایت کنید.
آرشیو یک سال و اندی فعالیت در بلاگفا : nasiiiam.blogfa.com