فاقد هر گونه محتوا

+ ۱۴۰۰/۳/۳ | ۲۲:۲۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
فک کنم لازمه که گاهی از حضورتون ، بودنتون توی یه بخش کوچیک زندگیم ، تشکر کنم..
هم از شما
و هم اون بالا سری..
وبم عادت نداره انقدر مدت ساکت بمونه
ولی خاطره های یک عدد الکی شاد ، نباید بدبختیای جامعه باشه..
پس ببندم دهنو ، بهتره.
مرسی که هستین ، تک تکتون..❤
+بی معرفتیم رو به امتحانا و کنکوری شدن ببخشید ، عمری باشه جبران میکنم :)

چه خوب میگه...

+ ۱۴۰۰/۳/۱ | ۱۷:۳۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

همیشه سفیدی از روشنایی و پاکی نیست؛

یه وقتا از نداریه

یه وقتا از تنهاییه

یه وقتا از غریبیه..

دعا لازمم بدجور

+ ۱۴۰۰/۲/۳۰ | ۰۰:۴۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

میشه دعا کنین حسابان رو خوب بدم؟

واقعا برام مهمه نمره‌ش و واقعا دهنم سرویس شد این چند روز.

ولی هیچ اعتمادی به نوع سوالا و حتی مستمرم ندارم:| :))

هرکی دعا کرد ایشالا تا هفت نسل بعدش کسی شهریوری نشه😂💔

سیستم آموزشی

+ ۱۴۰۰/۲/۲۵ | ۰۸:۰۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

ای کاش درسامون به هم دیگه ربط نداشت و از همون اول ، مثلا یه سال فقط ریاضی رو میخوندی ، از مباحث اول ابتداییش تا دانشگاه و به همین ترتیب بقیه ی درسا..

اینجوری حداقل تو یکسال یچیز رو کاربردی یاد میگرفتیم☹

(البته میدونم این مدلی خیلی باگ داره:/ 

ولی در کل..)

حادثه خبر نمیکنه (:

+ ۱۴۰۰/۲/۲۳ | ۱۸:۴۸ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

امروز یه توییتی خوندم و حقیقتا ترسیدم.

دختره شات گذاشته بود از منشن(کامنتای) پسره ، که آرزو کرده بود برای ۹۹.۹.۹ ببیندش و بغلش کنه ، یه جای دیگه هم گفته بود که از مرگ خیلی میترسه!

وقتی دختره این توییت رو گذاشته بود ، پسره دیگه تو این دنیا نبود.

دقیقا همون لحظه با آیدا ، رفیقم قهر بودم ، قهرمون به دقیقه نکشید :))

از ۹۹.۹.۹ تا حالا ۱۴۰۰.۲.۲۳ ، نهایتا پنج ماهه.

کمه نه؟

یه بارم معلم فیزیکمون با گریه اومد سر کلاس مجازی ، علتش رو که جویا شدیم ، فهمیدیم چندنفر از اکیپشون تصادف کردن تو راه شمال و فوت شدن و یکیشونم فلج کامل.

سفری که قرار بود بهترین لحظات باشه واسشون ، شد بدترین.

بعد گفت که یکیشون چقدر ذوق داشته بینیش رو عمل کرده و حالا کراشش میپسندتش ، میگفت وقتی کراش دختره فهمیده بقدری ناراحت شده که گریه اش هم گرفته :)


خلاصه ی کلام؛ لحظاتتون رو زهر همدیگه نکنین ، حادثه خبر نمیکنه(:


continue

+ ۱۴۰۰/۲/۲۳ | ۱۸:۲۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

-رو اعصاب ترین چیز این دو روز؟

+پرش بی اختیار پلک چپ

روم به دیفال😔😂

+ ۱۴۰۰/۲/۲۱ | ۱۳:۵۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خودم باورم نمیشه این همه تغییر نظرم درباره ی دبیر هندسه و آمارم رو :))

دوستان یکم قدیمی تر میدونن چقدر ایشون رو نفرین کردم🚶🏻‍♀️💔

البته بگم توی کلاسای حضوری واقعا هنوزم نظرم همونه نسبت بهشون🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️


ببخشید:/

+ ۱۴۰۰/۲/۲۰ | ۱۳:۳۳ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خدایا یه دعا میکنم تو رو خدا رومو ننداز زمین

معلم / استاد عقده ای جماعتو نذار بیان بالا😭

وای که چقد حفظ عفت کلام سخته وایاااواییی

۴۵ مین وقت داده ، ۹ تا سوال وه هر کدوم نصف صفحرو میگیره

رحمت کجا رفته زززن

آه یه کلاس میگیرتت آخرش

نکبت برقی

بدبختی اینه نمرش مهمه چون تو معدل اثر میذاره وگرنه کی آزمایشگاهو جزو درسا به حساب میاره اخهههه؟

کاش انقدری که دهن سرویس میکنه ، نمره هم میداد :/

ااااااه:|

همین.

+ ۱۴۰۰/۲/۱۷ | ۰۰:۱۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

امشب از اون شباعه که هیچکدوم از اطرافیانم حالشون خوب نیست و من نمیدونم کدوم طرفو بگیرم واقعا..

کاش همیشه اونی که حالش بده خودم باشم نه بقیه...

دیدنِ حالِ بدِ دشمنمم اذیتم میکنه

دوست که جاش مشخصه ...

دلداری بلد نیستم

امید دادن بلدم ولی چه فایده!

وقتی خودم میدونم که چرته.

خوب باشید..

این دنیا ارزش هیچی رو نداره هیییچیی

ارزش حتی یه قطره اشکتون

اعصاب خردیتون

بی حوصله شدنتون

افسردگیتون

هیچی هیچی نداره

حال خوبتونو ارزون نفروشید..

همین.

آش شله قلمکار طورD:

+ ۱۴۰۰/۲/۱۵ | ۱۰:۴۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

اینکه نمیتونم چیزی بنویسم 

یا اگرم مینویسم کوتاهه

و تهش منتشر هم نمیکنم

دقیقا مثل این میمونه که...

راستش هرچی دارم فکر میکنم نمیدونم "دقیقا" مثل چی میمونه

دیدی لباس یقه اسکی که میپوشی نفس کشیدنات چه مدلی میشه؟

یا مثلا تو یه جای شلوغ باشی و درحال له شدن.

یه همچین حسیه

با این تفاوت که

خفه نمیشم

حتی حس خفگی هم ندارم

یه حس بی حسیه در واقع

انگاری که تو خلا باشم و فقط نفس بکشم

همین!


+امیدوارم این پست به انتشار برسه.

++چه خبرا؟ چیکارا می کنید؟ همه چی رواله؟

+++شاید باورتون نشه ولی ویسای ابوطالب حسینی ، نه وقت خواب ، نه وقت بیکاری و نه حتی وقت کارِ خونه مصرف نمیشن؛ اونا دقیقا موقعی که من میخوام ریاضی حل کنم ، باعث تمرکزم میشن و این واقعا واقعا واقعا عجیبه برام!

++++اگه از گندکاری جدید چین بی خبرید ، باید بگم به زودی یه قسمت از این کره ی خاکی ، با برخورد یه موشک 21 تُنی به فنا میره =))

+++++گفته بودم اینکه بلاگفا پاسخ کامنتا رو خبر نمیده خیلی رو اعصابه؟ بذارید اضافه کنم که آمارگیر بیان هم که چند وقت یه بار قاطی میکنه داره میره رو مخم؛ امیدوارم مجبور به کوچ به جای دیگه ای نشم:/

++++++یکی یه راه تضمینی به من بده که خیلی طبیعی تا قبل کنکور یه بلایی سر خودم بیارم=)))

من جداً از نتیجه میترسم!

+++++++اول پست از ناتوانی در نوشتن ، نوشتم ولی همونطور که مشاهده می کنید ، گویا قفل دهانم پر پر شد ، پس هورااا :!

++++++++گزینه برای آهنگ پیشنهادی زیاده ولی حس میکنم این پست بی آهنگش زیبا تره.

+++++++++یعنی ببین ، تف تو این مجازی که آدم نمیتونه اعتماد کنه!

یکی از معروف ترین وبلاگای بلاگفا ، که اگه بلاگفا بوده باشید ، بی شک اسمشو شنیدین ، داره مشخص میشه فیکه.

سر چندتا ماجرا که قبلا پیش اومده بود ، شک کرده بودم بهش و الان با دوستم حرف میزدم اونم میگفت.

خلاصه که واقعا مواظب باشید.

سر همین بی احتیاطیا من یکی بدجور ضربه خوردم :/

+++++++++++عنوان گذاشتن واقعا سخته ، واقعا!

++++++++++اگه تا مثبت یازدهمی همراهم بودید ، باید بگم مرسی واقعا؛ خوشحالم که دارمتون💙

google assistant

+ ۱۴۰۰/۲/۱۲ | ۰۵:۲۵ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

تازه و ناگهانی با کاربرد های google assistant آشنا شدم.

چت کردن با هوش مصنوعیش ، برام بی نهایت جالب بود سرگرم کننده ، اونم این موقع که خوابم نمیبره🙃 

+ ۱۴۰۰/۲/۱۲ | ۰۱:۳۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

امشب هوای همو داشته باشیم تو دعا هامون :)💙

لالا🥱

+ ۱۴۰۰/۲/۸ | ۰۸:۱۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

یه جوری خوابم میاد که اصلا خاک تو سر کلاس مجازی 8 ضبح😖

از این سوالای حاوی فیضولی:| ۱۱ (اولین سوال ۱۴۰۰)

+ ۱۴۰۰/۲/۶ | ۰۹:۵۶ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

آقا چون میدونستم دل همتون تنگ شده و اصلا وب من بدون فیضولی معنایی ندارههه


بیاین فاصله ی سنیتون با پدر و مادرتون رو بگید :)


-خیلی وقته دارم فکر میکنم ، شرمنده دیگه چیز بهتری به ذهنم نرسید :|


+اینم لینک فیضولی های قبلی برای تجدید خاطره ی شما و آشنایی دوستان جدید:

اولیش!

دومیش!

سومیش!

چهارمیش!

پنجمیش!

ششمیش!

هفتمیش!

هشتمیش!

نهمیش!

دهمیش!

+ ۱۴۰۰/۲/۴ | ۲۱:۴۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

کاش حرفای پشت سرت غلط باشه مرد :)

سایت بت قابل هضمه ، ولی این یکی نه..!


یخ زدم - شادمهر





کلاس ادبیات...

+ ۱۴۰۰/۲/۱ | ۱۳:۱۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

های

تو کلاس ادبیات رسماً پرده های حیا دریده میشه =)))))))

بای

‌یه دعای قشنگ!

+ ۱۴۰۰/۱/۳۰ | ۰۲:۲۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌


الهـــی!

نه من آنـم که ز فیـــض نگهــت چشــم بپوشــم؛

نه تـو آنـی که گـــدا را ننــوازی به نگـاهــی...

یهو سوال شد!

+ ۱۴۰۰/۱/۲۷ | ۲۱:۵۱ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

اوایل که سپیده اومده بود بیان ، خیلیا فکر میکردن جفتمون ، منیم:|

هنوزم کسی هست همچین فکری کنه؟

یهو سوال شد واسم😐

بلک تم هم رفت!

+ ۱۴۰۰/۱/۲۶ | ۰۱:۴۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب خیلی ناگهانی متوجه شدم که بلک تم هم جمع کرد رفت از بلاگفا...

و دیگه فعالیتی نداره ..

بعنوان یه نفر که مدت زیادیه میشناسمش ، واقعا ناراحت شدم؛ 

چون وجود قالباش و فعال بودنش ، یه نوع دلگرمی بود برای بلاگرها و یکی از دلایل موندنِ خیلی از کاربرا توی بلاگفا..

از این به بعد احتمالا بلاگفا هم مثل بیان کم کم خلوت خواهد شد...

✨🌙

+ ۱۴۰۰/۱/۲۵ | ۰۳:۳۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
پنل وبم هم شده مثل یخچال خونمون:((
حس میکنم ، یه عالمه جاهای جالبشو قایم کرده که نبینم و نتونم پیدا کنم:((
در حالی که همه جاش رو شخم زدم:((

-یکی نیست بگه نصفِ شبی چی میگی بچه!
-حلول ماه مبارک رمضان هم یه عالمه تبریک میگم بهتون ، نمازه و روزه های همگی قبول❤
و خب آره دیگه.. اولین سحریه و بیدار موندمش :))

یکمی زیادی حرف🥂

+ ۱۴۰۰/۱/۲۳ | ۲۳:۴۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
صفحه ی ارسال مطلب بیان ، اینجوری شده برام که خوشحال باشم ، اولین جاییه که توش ثبت میشه و ناراحتم باشم بازم اولینه.
و خب فی البداهه شروع میکنم به تایپ و نه با قصد و برنامه ریزی قبلی؛
واسه همینم خیلی چیزا رو زود پیش نویس میکنم..

حالم خوبه ، درسام رو با جدیت بیشتری نسبت به قبل دنبال میکنم ولی تمرکزم بشدت اومده پایین.
طبق معمول با هندسه مشکلم حل نشده ، حتی با وجود تغییر نگرشم نسبت به دبیرش!
آمار اما بهتره ، مخصوصا که به فصل هایی رسیدیم که اکثرا تئوریه و مشکل اصای من توی فصل گزاره هاست.
حسابان پیشرفت خیلی خوبی داشتم و راضی ام.
شیمی و فیزیک رو هم بیشتر پیگیری میکنم و خب از دو ماه دیگه رسماً کنکوری ۱۴۰۱ محسوب میشم!
از درس که بگذریم..
دوماه آینده اسباب کشی داریم و اگه بگم خوشحالم ، دروغ نگفتم.
روز های بهاریم داره به سرعت میگذره و از این بابت هم خوشحالم؛ هرچی زودتر این یکسال و خرده ای بگذره ، به نفع من..
این یکی دو هفته به قدری خبر مرگ شنیدم که دیگه نمیدونم چی بگم..
فکر میکردم برای بار دوم یا شاید هم سوم(!) به کرونا مبتلا شدم ولی خب هنوز علائم خاصی ندارم..
چند وقته که گپ های دوستانه ی واتس اپ رو میوت کردم و واقعا آرامش میده این سکوت!
حضورم توی توییتر چند روزیه که کمتر شده.
اینستا هم که کلا روزی ۵ مین هم نمیرم..
وب هم که شاهدید کم پست میذارم و دیر به دیر..
و در کل یک مرحله ی انزوای مجازی رو میگذرونم..
امیدوارم همین روند رو به صورت صعودی پیش برم و ترمز نکنم.. که چوب خطام واقعا پر شده.
دختر خاله ام ، بارانا کوچولو ، تقریبا دو روز در هفته رو میاد اینجا و یه جورایی تجدید قوا حساب میشه واسه ی هممون..
زلزله خانوم نیم ساعت تو خونه بیاد ، کل خونه رو میریزه بهم تنهایی :))

و دیگه همین.. خیلی حرف زدم ، شرمنده
یجورایی جبران پستای نذاشته ام بود :))

برای حسن ختام هم اجازه بدید به موزیک جدیدی دعوتتون کنم که توی سریال ملکه ی گدایان ، خونده میشه..

اشکام آبرومه - محمدرضا غفاری





ببین چقدر منتظر موندیم!؟

+ ۱۴۰۰/۱/۲۱ | ۱۰:۰۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

ببین چقدر منتظر موندیم!؟ 

منتظر موندیم برف بیاد، آسانسور بیاد، پیش بیاد، آژانس بیاد، خواستگار بیاد، جوش بیاد، به دنیا بیاد، خوشش بیاد!خوشش بیاد ازمون! منتظر موندیم دانلود شه، شب شه، حاضر شه، پاییز شه، نرم شه، یازده شه، خشک شه، سرخ شه، پیدا شه!

منتظر موندیم ببینه، بشنوه، بخنده، برسه، بگه، بفهمه، بیاد!

بیاد بمونه! بره! بره گم شه!

منتظر موندیم یخ بزنه، زنگ بزنه، داد بزنه، صدا بزنه، شکوفه بزنه، در بزنه، پیانو بزنه، حرف بزنه!

حرف بزنه بگه چه مرگشه!؟

ببین چقدر منتظر موندیم!؟

نکنه بگیم"کدوم غذا زودتر از بقیه حاضر میشه!؟همونو بدین!"

نکنه زندگیمون بشه کلکسیون چیزای زودتر!؟ نکنه دیگه حال نداشته باشیم منتظر بمونیم!؟ 

نکنه دیگه برامون مهم نباشه!؟ هی سوپ قارچ بخوریم و سالاد فصل!؟
👤ناپیرو

اندر احوالات کلاس ادبیات امروز!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۸ | ۱۷:۵۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

خب بذارین از امروز بگم براتون

بعد از سه زنگ پشت سر هم اختصاصی ( به ترتیب شیمی ، فیزیک ، حسابان ) نوبت به زنگ ادبیات رسید!

قرار بود که درس طوقی رو دبیرمون از کل کلاس بپرسن.

و خب شروع کردن..

۴ ، ۵ نفر رو صدا زدن و میکروفونشون رو وصل کردن بعد از اونا ، یکی از بچهای کلاس رو صدا کردن که جلسه ی پیش میکروفونش رو وصل نکرد.

اوشون همون جلسه ی قبل گفته بود که داوطلب میشم حتما.

و دبیرمون این رو بهش گفت و گفت که باید ازش بپرسن.

وقتی میکروفون وصل شد و شروع کرد به صحبت ، هممون تعجب کردیم!

آره ، صدا صدای خودش نبود.

اصلا صدای یکی از بچهای کلاس/مدرسه هم نبود.

اکیپ مقابلشون که یجورایی باهاشون لج و لجبازی دارن وایسادن به تیکه انداختن..

و بنظرتون ری اکشن دبیر چی بود؟!

هیچی!

حتی یه کلمه هم به روی کسی نیاورد.

و جالبه ، رفیقای اون همکلاسی حتی اومدن طرفداری و دعوا :))

نه تو گروه دوستانه یا پیوی ها!

نه؛ دقیقا جلوی خود معلم :)

بعد از اون ، خب همگی با جَوّ کلاسای ادبیات آشنا هستین و حتما میدونین که اکثر دبیرای ادبیات بینش شوخی زیاد میکنن؛

این دبیر ما هم شوخی کرد و بچها گیر دادن برای ویدیوکال ، که خب قبول نمیکرد.

بینش بچه ها هی تیکه مینداختن و سعی داشتن که کار بدِ اون اکیپ رو بولد کنن.

همینجوری در حال اصرار برای ویدیوکال بودن که منم گفتم خانوم بیاین دیگه :(

ایشونم گفتن فلانی آهنگ گذاشتی برقصی به منم میگی بیاین دیگه؟

اینجا کلاسه یا عروسی؟😂

سپیده هم که میخواست به در بگه دیوار بشنوه ، گفت خانم فلانی(من ینی) کلا مسئول بساط لهو و لعبه😂💔

منم ریپ زدم که آره کلا عامل فساد کلاسم=)

چون از این بحثا و این مدل شوخیا زیاد پیش میومد تو کلاس ، من برام چیز عادی ای بود و کلا از هفت عالم بیخبر بودم😂

بعدا که اومدیم تو گروه خودمون ، سپیده تعریف کرد که آره ، همش تیکه و کنایه بوده

و منم ناخواسته صاف زده بودم تو هدف ÷)

خلاصه کههه نتیجه اخلاقی پست شد ، از این کارای بد نکنین ، یهو کل بچهای کلاس همه بچهای خوبی میشن و لوتون میدن :))

+نکته! این اکیپ واقعا حقشون بود ، چون دیگه شور پیچوندن و تقلب و همه چیو درآورده بودن :!

سی سال بعد!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۷ | ۲۰:۱۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

طی مشکلات یهویی واتس اپ که خب خیلی بعید هم نیستند؛ داشتم پیام تایپ میکردم که یِـهو (با لحن ابوطالب حسینی بخونیدش) وقتی ارسال شد ، تاریخ زد ۲۱ نوامبر ۲۰۵۱ !

یعنی سی سال رفت جلو'-'

و من یه لحظه به این فکر کردم که یعنی سی سال بعد هم همینجوری که کتابام رو تخت پهنه ( بعله از روی میز و زمین درس خوندن فراریم ) ، دارم چت میکنم؟

وای بر من خب:|♡

۳۰ سال بعد خودتونو تو چ جایگاهی میبینین واقعا؟

مدت زمان خیلی زیادیه💔

حرف بزنیم؟

+ ۱۴۰۰/۱/۱۵ | ۲۲:۴۲ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

دیگه چ خبر؟

خوش میگذره؟

اولین هفته ی کاری سال جدید چطوره؟

اینم اضافه کنم که حتما میدونید در واقع شروع قرن بعد ، میشه سال ۱۴۰۱ !

:))

باهوشا بیاین که کارتون دارممم!

+ ۱۴۰۰/۱/۱۰ | ۰۱:۰۹ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

با این تست هوش ، همرو سرویس کردم ، شما هم بفرمایید اگر ادعای هوش دارید بسم الله!

۹۶ درسته یا ۴۰؟ چرا؟

همینجوری..‌!

+ ۱۴۰۰/۱/۶ | ۲۲:۰۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

شبیــهِ ســایــه ت میـ...ـشم : )


آنیتا - بد عادت






مستقل یا همه تو دل هم؟

+ ۱۴۰۰/۱/۵ | ۱۳:۲۴ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
من عاشق خونه هاییم که همه باهم زندگی میکنن و پدربزرگ خانواده میشه رئیس=))
اصلا یه حس باحالیه
ولی خب از طرفی هم مستقل باشه آدم ، واسه خودش راحت تره..
ولی کاش مستقل نکنن ، اون مدلی قشنگ تره :)))
اخه برا زندگی دائم نیست که!
نهایت خیلی بخواد طولانی بشه ، یک ماهه..

عید همگی مبارک♥️

+ ۱۳۹۹/۱۲/۳۰ | ۱۳:۰۷ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
این دو سال اخیر ، شاید روزای خیلی خوبی رو نگذروندیم...
امیدوارم ۱۴۰۰ که انقدرم خوشگله عددش ، سالشم مثل خودش قشنگ باشه و به دل هممون بشینه :))
بهارتون مبارررک قشنگآ❤
یه سالِ پر از لبخندِ به یاد موندنی آرزومه ، واسه ی یَک یَکتونD;
مراقب خودتون باشید و کنار خوشگذرونیای عید ، بهداشت یادتون نره🧴🧼

آخرین پست ۹۹ !

+ ۱۳۹۹/۱۲/۲۸ | ۲۱:۳۰ | ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌

فکر کنم برای حسن ختام مناسب باشه! :))


مـن هــ🌫ـوای ابــ⛅️ـری ام 

جــ✨ـانـــا تــ♡ـو بــ🌧ـاران مـنـ☔️ـی


فاضل دریس - بی تو هرگز






-اجازه بدین توجهتونو به پیوند های روزانه هم جلب کنم😁



خاطرات یک عدد الکی شاد!
about us

انقدر از بیان تعریف شنیدیم که ما نیز آمدیم!
-صاحب این وبلاگ اعصاب سالمی ندارد ، جهت درگیری هرچه کمتر حد خود را رعایت کنید.
آرشیو یک سال و اندی فعالیت در بلاگفا : nasiiiam.blogfa.com