خاطرات یک عدد الکی شاد!

آآآآ
نیومد ، من نفهمیدم
اون سری زلزله اومد فهمیدم

اون سری خب ۵ ریشتر بود جانم

تموم شده حالا

چی تموم شده؟

پس لرزه دیه

خب آره دیگه

من از فارسم :)

عه 

ن بابا میگم تو که خبر داری دیگه اوضاعا آرومه اونجا
مردم ریختن بیرون؟

نه ولی اگه بیشتر بیاد میریزن..

اینجا نیومد خب :/

شهرستان مثل اینکه اومده...

بیرم اومده

😂 با این که بی رحمی هستش 😂 اما منم خییییلی دلم میخواد یه زلزله درست حسابی بیاد بزنه پاره کنه خون بریزه سر کله بشکنه :/ البته بعدش وقتی عکس یه بچه که زیر اوار موندرو که میبینم احتمالا برم قطب جنوب :/

ن من میگم کلا بزنه بکشه -___-

وای نسی اصلا حالم خوب نیست
همین الان یه بچه ملخ رو تو پذیرایی کشتم
با کلی ترس و لرز
الانم به جنازه ش نگاه کردم دلم سوخت
مگس کشمون هم نصفش کنده شد
اه نسی دلم اشوبه
باز خوبه مرد، می ترسیدم شب بپره تو جونم
بابام می گفت با دست بگیرش بندازش تو حیاط! حالا من با حفظ فاصله ی زیاد تازه با مگس کش کشتمس
اه نسی دلم اشوب شد

واااییی درک میکنممم

ماشاالله ...
دقیقا چه خبره که ما طرفمون اینقدر زمون ارومه

والا چی بگم

واقعا خوشحالم که یکی درکم می کنه، تو خونه مسخره م کردن
نه من که بهش دست نزدم نسی. بابام می گفت همونطوری زنده بگیرش و بذارش تو حیاط چون گناه داره بکشیش. منم گفتم اصلا راه نداره /:

پوووف

خدا رو شکر اصفهان سیل و زلزله و بهمن و .... اینا نمیاد😂

چشم نزنی اصفهانو صلوات🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️

نترس...
قبل من چشم شور های زیادی اینو گفتن و همچنان هیچی نشده😂

هر چشمی بلخره فرق میکنه میزان نمکش🚶🏼‍♀️😬

با نمک تر از منم گفتن
شما نگران نباش😂

باشه پس😂

امتحاناتون تموم شد ؟

ن بابا

عیح😐😐😐😐
اینام امت می دین شما ؟؟؟؟؟
ما فقط درس هایی که تو کنکور میان و امت گذاشتن خدا رو شکر

آره بابا