خاطرات یک عدد الکی شاد!

سلام سلام!

بیاید یکم حرف بزنم براتون و یه خبر هم بهتون بدم :))

فعلا خداروشکر آروم گرفتم و از حذف وب پشیمون شدم و خلاصه که هستم در خدمتتون❣

بعد اینکه آقا امروز امتحان هندسم بود که به صورت حضوری رفتم و دادمش.

به جرئت میتونم بگم سطح سوالاش اومده بود پایین ، جوری که اگه جزوه رو کامل حفظ میکردم راحت ۲۰ میشدم!

ولی خب بخاطر حال بدم و کمبود وقت نرسیدم کامل و اونجوری که دلخواهم باشه بخونم.

بازم ولی بد نبود و حداقلش ۱۶ ، ۱۷ میشم.

(ببین تو رو خدا دبیرستان چ کرد با من به ۱۶ ، ۱۷ میگم خوب=| )

سالن امتحانات پر بود و این دبیری که من رو انداخته بود ، چندین و چند نفرم از تجربیا انداخته بود(معلم ریاضی تجربیا بود و هندسه ما)

از انسانیا و پایه های بالاتر هم بودن چندین نفر!

صبح واقعا میترسیدم که نتونم و هرچی.. به نذر و نیاز رو آوردم باز😂🤦‍♀️

۲۰۰۰ تا صلوات 🚶🏼‍♀️🤐

تازه مهتاب جلومو گرفت وگرنه ۴۰۰۰ تا بود😬

آره خلاصه.. صلواتا هم باید بفرستم..

عا راستی از مدرسه که برگشتم تو راه امتحان فیزیک مجازی هم شروع شد و یه یک ساعتیم درگیر اون بودیم با دوستان.

اول صبی الکی الکی دوتا امتحان تخصصی دادم رفت:|

کل دیشبم نخوابیدم بخاطر این هندسه کوفتی😑

این هفته کلا امتحان داریم از مباحث یازدهم که تو این ۵ هفته آموزش گرفتیم.. امروز فیزیک بود و فردا هم ادبیات تا بعد!

جونم بگه براتون.. حالم خوب شده و دوباره شدم همون نسترن کرمو😀 و دارم فکر میکنم که سوال یادم بیاد برای پست های با موضوع "از این سوالای حاوی فیضولی"

چ خبر از شماها رفقآ؟ خوبین؟ خوشین؟ سلامتین ان شاءالله؟ بیاین بگین ببینم در چه حالین عزیزای دل^_^

+من یه معذرت خواهیِ جمعی بهتون بدهکارم که با حرف رفتن و اینا شاید ناراحتتون کردم!😔❤

(اگه اون شب بچها مخمو نمیزدن که حذف کنم درخواستمو ، الان اینجا به فنا رفته بود🚶🏼‍♀️🤐)

 یه تشکر به اونا هم بدهکارم❤