مرسی از رادیو بلاگیها بابت این چالش قشنگشون و فهیمه ی عزیزم بابت دعوتش💛

خب هممون داریم روزای بدی رو میگذرونیم.. حتی اگه خودمونم هیچ مشکلی(!) نداشته باشیم ، بازم با دیدن حال بقیه ، ما هم کسل میشیم(:

دلخوشی هایی که این روزا ، بعد از اون فشارای روانی ای که بهم اومد ، میتونه حالم رو خوب کنه از خیلی چیزا دورم کنه ، اول از همه رفیقای صمیمیم هستن(:

کسایی که باهاشون از ۶ و ۷ صبح دارم حرف میزنم تا گاهاً ۳ و ۴ صبح حتی(:

بعد از اون وبلاگم و آدمایی که اینجا هستن.. که بازم دوستای عزیز من هستین همتون(:

لبخندای مامانم که هر بار بهش میگم چ خوشگل شدی و چشماش ذوق میکنن و میخندن(:

بابام که یه کلام اگه نباشه ، هیچم....(:

سامان خل و چل که میره رو مخم و اصلا نمیذاره دو دقیقه اعصابم آروم باشه(:

استفاده هایی که از گوشیم دارم کلا(:

آهنگای قشنگی که به گوشم میخورن(:

دختر خاله ی دو سالم و دختر عمه ی چهار سالم که منو میبینن میپرن بغلم(:

پسر خاله های فسقلی ۴ ساله و ۶ ماهه ام(:

گاهی فیلم یا داستان قشنگی که بخونم(:

قهوه ای کردنِ همکلاسیای رو مخم تو دعواها(:

کرم ریختنای گاه و بیگاهم(:

رمان یا فیلم قشنگی که بخونم و ببینم(:

فهمیدنِ یه مطلب سخت تو درسا و سوال رو درست حل کردن ازش(:

سری پست های از اون سوالای حاوی فیضولی:| (:

بستنی😅🍦🍧🍨

و خواب که بزرگترین دلخوشیمه😀😴


+خب از صد کلمه خیلی بیشتر شد ، چون اصن نشمردمشون و هرچی به ذهنم رسید ، با جزئیات تایپ کردم🚶🏼‍♀️

++شکمو و خابالو تنبل هم خودتونید😆

++همتون بلا استثناء دعوتید ، باور کنید حس لینک کردن نیس🚶🏼‍♀️