خب بخاطر عوض شدن روحیه و از این حالت رخوت در اومدن ، بابا جان امر کردن که هر روز نیم ساعت تا یه ساعتی رو بریم پیاده روی!

خب این قضیه واقعا خوبه ، مخصوصا که داشتم دیگه مرزای چاقی رو رد می کردم:/

ولی این ماجرا زمانی بیخ پیدا میکنه که منطقه مون جزو مناطق قرمز کرونا باشه و ما از کرونامون خیلی وقت گذشته باشه و احتمال گرفتن مجددش زیاد باشه:/

بماند که هنوزم از اون کرونای یکماهه آثارش روم مونده ، چه از نظر تنفسی که سریع نفسم بند میاد و نمیتونم مثل قبل باشم؛

و چه از نظر تحصیلی که کلی عقب افتادم بخاطرش:/

خلاصه که خوبی بدی بود حلال کنید دوستان ، بوس بهتون:*


هوا هم که نگم دیگه:!

روزا داریم آبپز میشیم ، دم غروب تا صبح هم یخ میزنیم:!

خدا هم قربونش برم ، انگاری شوخیش گرفته باهامون ..


دیگه چی بگم براتون؟

حسابان هندسه و آمار ، سه تا درسی که درحال حاضر چالش های زیادی دارم باهاشون ، دارن کم کمَک میان بالا و این خوشاینده^_^


و اینکه اجازه بدید قبل از تموم کردنِ پست ، دعوتتون کنم به یه موزیک پر انرژی^__^


دلِ دیوونه - اکس بند