این روزا هوا انقدر خوبه و همه‌ چیزِ دنیای بیرون قشنگه، که کاش لحظه‌هام خیلی قشنگ‌تر می‌گذشت.

بارونای نم‌نمی که غروبا میاد، بوی عید که همه‌جا رو گرفته و منی که پشت میزم نشستم و کم و بیش درس می‌خونم..

اگه این روزا آزادید و می‌تونید که برید بیرون و بگردید، مدیونید اگه نرید. :)

از ۲۱ ام اردوی مطالعاتی شروع میشه و شاید بتونم یکم جدی‌تر بگیرم همه‌چیز رو.

نمیدونم چی پیش میاد و این استرس ریز، کلا قفلم میکنه.

با یکی از بچه‌ها قرار گذاشتم بعد از کنکور باهم بریم بهزیستی، به نی‌نی‌هاشون سر بزنیم و حقیقتا از حالا ذوقش رو دارم، خیلی زیاد! :)

آرومم.

دلتنگ نیستم.

خسته نیستم.

فقط فکرم خیلی زیاد مشغوله به همه‌چی.

و همین دیگه. :)

شما چه‌خبر؟