آخرین جلسهی کلاس هندسه و گسسته
امروز که جلسهی آخر کلاس هندسهگسسته بود، آقای نادر تهرانی یه شعر بلند بالا از فریدون مشیری خوند برامون و فیلمش رو گرفتیم.
آخرش که داشت میرفت و خداحافظی میکرد، گفت
"همیشه اینو از من به یادگار داشته باشید گوشهی ذهنتون، هیچوقت آدم خوبای زندگیتونو از دست ندید و گمشون نکنید تو شلوغیای روزمرهتون، شاید دیگه هیچوقت، مثل اونا رو پیدا نکنید. قدرشون رو بدونید و پشیمونشون نکنید از بودن."
راستش، چیزی که گفت رو با تموم وجود درک کردم و فهمیدم...
کلاسهاش، جزو فراموش نشدنیترین کلاسهام بود.
شعر هایی که هر جلسه خوند و عجیب، با حال و روزم هماهنگ بود، بحثای سیاسی و مذهبیای که میشد، حرفایی که میزد، تجربههایی که میگفت، حتی بحث در مورد فیلمایی که دیده، نحوهی تدریسش و...
همه و همه، حک شدن گوشهی ذهنم و قطعا یادم میمونهاش.
یادم نمیره که اول سال، بهم گفت
"شبیه دانش آموز ۱۴ سال پیشمی که رتبه ۳۰۰ شده و مکانیک شریف خونده، زهرا."
بینهایت دلم برای کلاسهاش تنگ خواهد شد، هر چند که خیلی زیاد از دستش حرص خوردم بابت همین تایم های پرتی. :))
ولی خوش گذشت.
اگه یکم دیگه موقع خداحافظیش میموند و حرف میزد، قطعا گریهام میگرفت. :)
خداحافظی مزخرفه.
#دستاورد_کلاس_هندسهگسسته
سلام. سلام.سلام:)
چه معلم خوبی،شعرفریدون مشیری، آدمای خوبو قدرشانو بدانین... آی خدا دلم خواست😊👌