مینویسم از دیروز.
خوب نیستم. ولی خب. میگذره.
دیشب چند نفر رو "خیلی" ناراحت کردم.
و از دست خودم عصبیام.
تو حالت طبیعی و نرمال نبودنم، همیشه باعث شده تصمیمهای هیجانی و یهوییای بگیرم که قبلا روشون با عقل و منطقم فکر کردم، اما جرئت یا فرصت انجامشون رو نداشتم.
مثل قطع ارتباط با آدمها!
اون تصمیمها، همیشه اشتباه نیستن. اتفاقا اکثر اوقات درستن.
اما حالم همیشه انقدر بده و مودم پایینه، که احترام و همهچی رو کشک فرض میکنم و جوری گند میزنم که هیچ راه برگشتی نداشته باشه!
و این راه و رسم یک قطع ارتباط، اونم با آدمهای عزیز زندگیت نیست. میدونی چی میگم؟
نمیدونم برای چندمین بار، اما باز هم مرتکبش شدم و بماند که با اینکه حرفهام حقشون بود، بعدش باز عذرخواهیام کردم. :))
ولی در کل
عصبی بودن واقعا دردسره دوستان. عصبی نباشید. (:
+مینویسم که برای خودم ثبت بشه. پیشاپیش ممنونم بابت پیامهایی که میخواید بدید ولی ممنونتر میشم اگه ندید. قلب. ❤️